ماه رمضان در دستورات اسلامي و مكتب قرآن يك دوره آموزشي، تربيتي و هديهاي آسماني به حساب ميآيد، آدمي در چنين اوقاتي بيش از ماههاي ديگر ملتزم و مقيّد ميگردد كه با خداي خويش راز و نياز كند، عبادات را اعم از واجبات و مستحبات جديتر انجام دهد، با قرآن انس گيرد.
روزه پيكاري است دروني براي آماده شدن در پيكارهاي سخت بيروني، رمضان كلاس درس است، معلمانش پيامبران خدا، كتابش قرآن و درسش آموختن تشنگي تا در محرم از پايمان نيندازند، رمضان يك اردوگاه است، سربازانش عموم مردم و افسرانش بهترين عبادت كنندگان. ماه سخن گفتن با خدا و بيدار شدن و بيدار كردن و مهيا شدن است در اين ايام مبارك خوردن انكار ميشود تا به اصل وصل گرديم. اگر بخواهيم محاسن و فوايد روزه و روزه داري را بر شماريم و به هر كدام اشارتي كنيم، واقعاً ملاحظه ميگردد اين بركت در ابعاد گوناگوني براي آدم روزهدار ارمغانهاي ارزندهاي به همراه ميآورد. اينك به چند محور ميپردازيم:
وقتي از تربيت روح و حالات دروني انسان سخن ميگوييم به ابزاري نياز داريم، فضايي نيز براي تحقق اين امر لازم است. روزه اين امكان را فراهم ميسازد كه خودسازي را تمرين كند و ويژگي بارز انسانيت را در خود احياء و شكوفا سازد. در اين ايام كشتي متلاطم روح انساني به ساحل آرامش ميرسد و فرصت ارزندهاي است كه آدمي در اين كرانه معنوي قلب خويش را به ملكوت پيوند زند. در ماه رمضان ما ميتوانيم اين ماده خام را كه در وجودمان داريم به محصولات مولّد و مفيدتري تبديل كنيم، همچنين يك نوع مراقبت افزونتري بر چنين ساخت و سازي داريم.
روزه همچون محلولي از املاح نقره است كه شيشه عكاسي دل را به آن آغشته ميسازند تا تصاوير زيبايي از محاسن ملكوتي روي آن نقش بندد، چون روزه تاريكيهاي روح و ظلمتهاي دل را زايل ميسازد، قلب آدمي نور حقيقت را جلب ميكند، در واقع روزه چون ذرهبيني است كه موجب تمركز و توجه نور راستي و درستي ميگردد البته نور معنويت محدوديتي ندارد و همه جا هست امّا در جاهايي تابش افزونتري دارد كه يك زمينه مساعد و شرايط كافي به وجود آيد. روزه به اين اكتفا نميكند كه صرفاً آن نور را به سوي قلب رهنمون سازد بلكه دقت مينمايد كه اولاً مبادا اين نور كم رنگ گردد و ثانياً اجازه نميدهد ظلمت هايي كه شياطين انسي و جني توليد ميكنند اين پرتو افشاني را تحت الشعاع قرار دهند به همين دليل رسول اكرم(ص) روزه را به يك سپر تشبيه كردهاند. به بركت اين ويژگي روزه دار مراقب است از راه حق منحرف نگردد و از كژيهاي زباني، رفتاري و كرداري پرهيز ميكند و با زبان حال خويش ميگويد اين نفس اماره ميخواهد چنين پاسبان قوي را كه وجودم را تحت نظارت گرفته و اين نگهبان مفيد و مهربان را كه قواي رذيلت و نكوهش شده را به زندان افكند از بين ببرد امّا دستش كوتاه است و به بركت معنويت روزه قادر نيست مرا از صراط حق منحرف كند، راستي مهار نمودن اين نفس سركش بسيار مشكل است و از اين روي است كه پيامبر اكرم(ص) جهاد با نفس را جهاد اكبر و جهاد با دشمن را جهاد اصغر دانستهاند. روزه يك توفيق بزرگي است كه چنين عمل مشقت زايي را براي ما آسان و ساده مينمايد و بوستاني از خوبيها را در اختيارمان ميگذارد دل، قلب، روح و جان آدمي كانوني شريف و حساس است و آفريدگار هستي عرش خويش را دل مؤمنان قرار داده است. ولي گاهي اين گوهر وجود آدمي دچار هيجانهاي منفي و تشويشها و اضطرابهاي بيهوده ميگردد، از جمله داروهاي شفابخش اين تلاطمهاي روحي روزه است كه تمايلات را كنترل و تعديل مينمايد.
منظره ي بوستاني با صفا كه روح را طراوت و جان را لذت ميبخشد، هر چند زيبا و روح نواز باشد، آن كسي كه عينك تيره بر ديده نهاده، نميتواند درست درك كند و هر چه از اين شكوفايي و شكوهمندي برايش بيان گردد، نميتواند آن همه خوبي را در ذهن خود مجسّم نمايد. مردم ظاهربين كه غرق در لذات و شهوات دنيوي هستند قادر نميباشند آن جلوههاي جذاب روحي و معنوي را بفهمند. امكاناتي لازم است كه عينك سياه برداشته شود يعني از تمايلات ميرا و فاني و لذت تن بكاهد تا آن نور زيبا كه از نظرها مخفي است با سيمايي تابناك جلوه گر شود روزه ميتواند اين كار را به خوبي انجام دهد.
از نتايج و فوائد بزرگ روزه همين صفاي باطن و پاكيزگي روح است وقتي از امور مادي و نفساني اعراض گرديد، گرايشهاي پرهيزگاري در آدمي تقويت ميشود و در اين حال انسان براي درك حقايق جهان هستي آمادهتر ميشود. البته براي رسيدن به چنين كمالي صرفاً خوردن و آشاميدن كفايت نميكند بلكه روزه دار بايد از هر چه موجب آلودگي و ارتكاب گناه است و يا او را به وسوسههاي شيطاني و هوسهاي سركش سوق ميدهد امساك كند. رسول اكرم(ص) فرمودهاند:آسانترين چيزي كه خداوند براي روزه دار واجب كرده، پرهيز از خوردن و آشاميدن است.(1) امّا اين مرحله اول است و بايد تمامي اعضاء بدن در حال روزه باشند چنان كه امام صادق(ع) فرمودهاند: روزه اين نيست كه انسان صرفاً از غذا خوردن و آشاميدنيها خودداري ورزد وقتي روزه داري بايد گوش، چشم، زبان، شكم و عورتت نيز بايد صائم باشند، دست خود را از تعدّي به حقوق ديگران و دامنت را از آلودگي حفظ كن و بسيار ساكت باش و جز در امور خير سخن مگوي و با زيردستان و خادمان مدارا كن.(2)
اگر مسلماني با اين نوع روزه داري جسم و جان خود را به مدت يك ماه تمرين و پروش دهد قطعاً به مرحله كمال معنوي و روحاني ميرسد و ثواب بزرگي نصيب خود ميسازد. علي(ع) از پيامبر خدا نقل كرده است كه آن حضرت ميفرمود: هر كس براي رضاي خدا و اجر اُخروي در ماه رمضان روزه گيرد و گوش، چشم و زبان خويش را از مردم باز دارد، خداوند روزهاش را ميپذيرد و گناهانش را ميبخشد و به او ثوابي معادل اجر صابران عطا ميكند.(3)
تقوا و پرهيزگاري ناشي از اين روزه كامل نقش برجستهاي در تربيت و سازندگي شخصيت انسان مسلمان دارد و شعلههاي سركش غرايز حيواني و هوسها تا حد چشمگيري در وجودش خاموش ميگردد و گريبان عقل و دل از چنگال شهوات رها ميشود و براي روزه دار زمينهاي آماده براي تمرين خوب زيستن و نكو بودن فراهم خواهد شد. اين مراقبت و تمرين پياپي در يك ماه نيروي بازدارندهاي در فرد روزه دار بوجود ميآورد كه ميتواند به او كمك كند در بقيه ايام سال هم با دلي پاك و اندروني پالايش شده به زندگي فردي و اجتماعي ادامه دهد. روزه چراغ معرفت و آگاهي را هم در وجود آدمي برميافروزد اين بينش و نگرش چنان كمال آفرين است كه حتي شخص روزه دار ميتواند از انديشه و فكر گناه هم دوري گزيند. حضرت علي(ع) ميفرمايند: روزه دل از انديشه گناهان، برتر از روزه شكم از خوردن و آشاميدن است.(4)
در واقع امساك راستين و همه جانبه يك انقلاب روحي و تحوّل دروني را پديد ميآورد كه جلو شرارت، تباهي، فساد و خلاف را ميگيرد.
دشوارترين جنبه روزه اين است كه لبه شمشير رياضت را به سوي نفس امّاره بگيريم. در روزه تمايلات سركشانه تدريجاً روبه ضعف ميرود و با انقياد نظاممند اين خواهشها در برابر خواست الهي آرام ميشود. بر اثر اين خويشتن داري هدفمند و جهتگيري شده به سوي خداوند، نفس آدمي به اين امر واقف ميگردد كه ميتواند جداي از يك زندگي دنيايي مشابه با چراي حيوانات بزيد و آگاه ميگردد كه اگر چه بدنش در اين سراست اما از كنگره عرش او را فرا ميخوانند كه تو بايد در بزم قدسيان باشي. تو زائري در اين جهاني و هدفي والاتر از اين موجوديت فيزيكي داري. آرام آرام قدري اينپردههاي مادي كنار ميروند و جنبهاي از شفافيت هويدا ميگردد كه او را به سوي لطافتهاي معنوي سوق ميدهد. روزه گرفتن در واقع يك نوع زره اخلاص در برابر لذايذ دنياست، يك فناي از دادههاي زوالپذير است كه حيات طيبه را به ارمغان ميآورد، رسول اكرم(ص) چنان روزه را دوست ميداشت كه اين عنصر بخش اساسي فقر معنوي محمّدي را تشكيل ميداد چيزي كه رسول اكرم(ص) دربارهاش فرمودهاند: «الفقر فخري».
روزه صحنه شگفت انگيزي براي ارزيابي باورها، اخلاص، صدق و صفاست، روزهاي كه خداوند ميفرمايد من خود عهده دار پاداش آن هستم يك ميدان زيبايي است براي اوجگيري، رشد و عروج ملكوتي. حضرت زهرا(س) فرمودهاند: خداوند روزه را براي تحكيم و تثبيت اخلاص واجب فرمود، حتي در روزه ماه مبارك رمضان بوئيدن گل و لذت بردن از چنين رايحهاي كراهت دارد، زيرا خداوند ميخواهد روزه دار از تمامي لذتهاي فاني محروم گردد تا وجودش خالصانه به سوي حق معطوف گردد و تار و پود وجودش با اخلاص بافته شود. حسن بن راشد ميگويد: امام صادق(ع) وقتي روزه ميگرفت گل را بو نميكرد، پرسيدم چرا؟ فرمود: كراهت دارم روزهام را با لذت ديگري مخلوط كنم.(5) وقتي آدمي با اين امساكهاي همه جانبه متوجه خدا شد و آن فرمانرواي هستي را حاضر و ناظر رفتار و اعمال خود ديد و درك كرد كه در محضر حق ميباشد، همين معرفت او را به سوي افقهاي عالي ميكشاند و ديگر حاضر نيست بدون رضايت خداوند كاري انجام دهد و اين جاست كه بذر فضايل و مكارم در اعماق وجودش شكوفا ميگردد.(6)
بدون ترديد صبر و استقامت از كليدهاي مهم اصلاحات دروني و بيروني است. در قرآن كريم مسلمانان به صبر توصيه شدهاند و در اين كتاب شريف اين ويژگي قرين ايمان، نماز و عبادت معرفي گرديده است. حضرت رسول اكرم(ص) فرمودهاند: ايمان دو نيمه است نيمي صبر و نصف ديگر شكر و هم ايشان فرمودهاند: پيروزي با صبر توأم و گشايش با رنج همراه است:
صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
انساني كه صبر پيشه ميسازد بر مشكلات مادي و معنوي فائق ميگردد، صبر ميتواند آدمي را از اعماق چاه ذلّت به اوج آسمان سعادت برساند، پيشوايان ما تأكيد فرمودهاند: نصف صبر روزه داري است، روزه راستين ميتواند ملكه صبر را در انسان شكوفا سازد، كسي كه در مكتب روزه پرورش يافته ديگر در مواقع جزيي و عبث گوهر وجود خود را در خرمن غضب نميسوزاند زمام نفس را در اختيار دارد و هيچ گاه در برابر خواهشهاي شهواني تسليم نميگردد، به دنبال مردم آزاري، بي عفتي و خلاف نخواهد بود، در برابر شدائد و سختيهاي روزگار خود را نميبازد و براي رسيدن به يك مقصود عادي به كارهاي پست و حيواني دست نميزند. به راحتي از عادتهاي نكوهش شده دست برميدارد و خويشتن را از قيود رسمهاي خلاف آزاد ميسازد.
مرغ سعادت و نيك بختي انسان تنها با دوبال اراده و صبر ميتواند بر فراز هدفهاي پاك، بزرگ و مقدس به پرواز درآيد. روزه در تحكيم اين سنگرهاي عظيم اثر چشمگيري دارد و پايداري در برابر تمايلات طبيعي كم كم نهال صبر را بارور ميگرداند. امام صادق(ع) فرمودهاند: هرگاه كسي دچار گرفتاري شد روزه بگيرد زيرا خداوند ميفرمايد: در شدايد از صبر يعني روزه كمك بگيريد.(7) زيرا بدون خصلت صبر پيروزي بر مشكلات ميسّر نميباشد تحمّل در برابر ناگواريها و نگرانيها بر نيروي مقاومت و پايداري آدمي ميافزايد و اراده را توانا ميسازد. رسول اكرم(ص) ماه رمضان را ماه صبر ناميدهاند: «شهر الصبر و انّ الصبر ثوابه الجنه؛(8) رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است.»
روزه يك حركت كاملاً ارادي است و انسان به خواست خود اموري را ترك ميكند كه در اثر اين مقاومت در برابر خواستهها روح را چنان تقويت ميكند كه يك ملكه در وجودش شكل ميگيرد و با اين حالت نفساني ميتواند دستورات حق تعالي را اجرا كند و پيرامون محرّمات الهي نرود.
كسي كه خود را تسليم موانع ننمايد و ثابت قدم و پايدار بماند در كارهاي بزرگ موفق ميشود و پيروزي را در آغوش ميگيرد:
سكوني بدست آور اي بيثبات كه بر سنگ كردان نرويد نبات
همه حكما، عرفا و ادبا و حتي اقشار معمولي جامعه بر اين باورند كه اراده و ثبات در رأي كليد پيروزي است اما براي ايجاد اين خلق نيكو يك تمرين و ورزش اخلاقي لازم است. روزه دار اين تمرين را به خوبي انجام ميدهد و امروزه علماي روان شناس اهميت امساك را در تقويت اراده به عنوان يك اصل علمي پذيرفتهاند و به آنان كه محتاج ثبات در كارها هستند توصيه ميكنند از امور عادي و امكاناتي كه در اختيارشان است يك مقداري پرهيز كنند و در دم به خواهشهاي نفساني پاسخ مثبت ندهند. اصولاً انسان در مقابل محيط طبيعي ضعيف خلق گرديده و زود تسليم عادات و آداب متداول ميگردد و هر قدر اراده ضعيفتر باشد بشر زودتر تحت تأثير فضاي پيرامون قرار ميگيرد. به تدريج آنقدر در ضعف اراده پيش ميرود كه هر چند حق را با دو چشم خويش ببيند به آن اعتنا نميكند. عزم و اراده چه در امور مادي و چه در مسايل فرهنگي و روحاني براي يك جامعه چون خون براي حيات انسان ضرورت دارد، در اجتماعي كه آدمهاي فاقد اراده و يا دچار ضعف تصميمهاي مهم برنامه ريز هستند هيچ گونه تحرك، توسعه و تعالي ديده نميشود روزه ميتواند اين ضايعه مهم را درمان كند و ارادههايي را پرورش دهد كه بتوانند جامعهاي را از زوال و سقوط حتمي برهانند زيرا روزه دار با خواهشهاي خويش در نبرد است، در برابر غرائز مقاومت ميكند و در شدايد و سختيها استقامت ميورزد، اين خصلت جان را از قيد سلطه هوسها و خواهشهاي پليد ميرهاند، حضرت علي(ع) فرمودهاند:افضل الناس من جاهد هواه و اقوي الناس من غلب هواه؛(9) بهترين مردم كسي است كه با هواي نفس ميستيزد. و نيرومندترين آنان فردي است كه بر آن غلبه يابد.(10) پس روزه داران هم بهترين مردم و هم نيرومندترين افرادند، بر اثر پژوهش هايي كه در نظام جسمي و رواني روزه داران صورت گرفته اين واقعيت آشكار گشته است بدن آدمي بر اثر يك ماه روزه داري مقاومت ويژهاي بدست ميآورد و ميتواند در هنگام بيماريها و عوامل استرسزا پايدارتر باشد. انسانهاي روزه دار درد را بهتر تحمّل ميكنند و دوره بيماري در آنان كوتاهتر است، زخمهاي روزه داران زودتر التيام مييابد، ترشح هورمونهاي رشد، كورتيزول، اپي نفرين و گلوكانون در اين اشخاص بهتر صورت ميگيرد و در نتيجه زودتر از ديگران به ساحل آرامش و سلامتي رواني دست مييابند.(11)
يكي از حالات انسان كه نميتوان آن را انكار كرد، غفلت است كه در حد طبيعي از نعمتهاي بزرگي است كه خداوند به انسان داده است، به راستي اگر اين ويژگي در وجود آدمي نبود با دردها، پريشانيهاي بنيان كن چه ميكرد، ولي گاهي اين صفت از حد طبيعي خود خارج شده و طغيان مينمايد كه هرگونه اثرات بيداري آفرين را در انسان خنثي ميكند به عنوان نمونه همه افراد بشر يقين دارند كه روزي عمرشان خاتمه مييابد و به دنياي ديگر منتقل ميگردند اما بسياري افراد اعمالي انجام ميدهند كه گويي مرگي وجود ندارد يا احتمال آن ضعيف است، اين غفلت بزرگ اثر آن يقين مسلّم را نابود ميكند. يكي از عواملي كه آدمي را از غفلت بيرون ميآورد و بيدار كننده و يادآورنده شايسته است روزه ميباشد.
رسول اكرم(ص) در خطبه معروف خود كه به مناسبت ماه رمضان فرمودند، تأكيد نمودند با گرسنگي و تشنگي خود گرسنگي و تشنگي روز قيامت را به خاطر آوريد، اين تعبير پيامبر حاكي از آن است كه روزه بايد داراي چنين درس آموزندهاي باشد و روزه دار بايد متوجه سراي جاويد گردد به اين ترتيب روزه زمينه تربيت عملي است كه در پرتو آن انسان به موقعيت ويژهاي نايل ميشود كه نقش اساسي در ساختن زندگي كامل انساني خواهد داشت و با بدست آمدن اين موقعيت انسان نيروي آن را بدست ميآورد تا اعمالي را كه او را از دشواريهاي رستاخيز حفظ ميكند انجام دهد.(12)
روزه دار حقيقي آتش جهنم را از خود دور ميكند چنان كه پيامبر فرمودهاند روزه سپر آتش جهنم است.(13) شخص روزه دار در هنگام ملاقات پروردگارش شادمان است. امام صادق(ع) فرمودهاند: براي شخص روزه دار دو خوشحالي وجود دارد يكي شادي در هنگام افطار و ديگري خرّمي در حال ملاقات پروردگارش.(14)
امام باقر(ع) فرمودهاند: اگر شخصي يك روزه را كه در آن روزهداري واجب نيست روزه بگيرد به نحوي كه اراده و نيتش تنها ثواب و مقام منزلت در نزد خداوند متعال است، پروردگار به دليل همين يك روزه كه او گرفته است، وي را در بهشت وارد مينمايد(تا چه رسد به ثواب و درجاتي كه براي روزه واجب متصوّر است.)(15)
روزه داري كه به معناي واقعي روزه گرفته است، از درب سفارشي ويژهاي داخل بهشت ميگردد و اين نكته را رسول اكرم تذكر دادهاند.(16)
يكي از فوايد اخلاقي روزه اين است كه به انسان عادت ميدهد با كمتر از معمول بسازد و به او ميفهماند كه ميتواني كارهاي بدني و فكري را كه قبل از فرا رسيدن ماه رمضان با خوردن سه وعده غذا انجام ميدادي در اين ماه با دو وعده انجام دهي، آدمي اين گونه اگر دچار تنگناهاي اقتصادي و برخي قحطيها بر اثر حوادث طبيعي چون سيل، زلزله و توفان و نيز جنگها و ناامنيها گردد ميتواند با كمبودها بسازد و به خود اجازه نميدهد بر اثر مضيقههاي فوق به كفر و ناسپاسي روي آورد و نيز براي جبران كاستيهاي غذايي دنبال كارهاي خلاف و تقلب و كلاهبرداري نميرود و به روزي خود اكتفا ميكند به علاوه چون فهميده است كم شدن خوراك و محدود گرديدن وعدههاي غذايي تأثير در ميزان تحرك و كار و تلاش ندارد، به فعاليتهاي خود ادامه ميدهد اما افراد ناز پرورده و شكم باره در اين موارد خود را ميبازند. اوقات روزه دار در چنين مواقع كه با سختي و مشقت توأم است به پريشان حالي و نگراني نخواهد گذشت و دچار اندوه، افسردگي و تشويش نميگردد.(17)
روزه دار به قسمت خود راضي است و اندكها را كه موجب كفايت است بسي بهتر از بسيارها كه زيان بارند دوست ميدارد. نفس يك اشتهاي سيريناپذير دارد و هرچه به او بدهند باز هم ميخواهد دنبال چيز تازهاي برود و راهي كه ميتواند از اين طغيان نفس جلوگيري كند روزه است و ارمغان آن قناعت ميباشد. روزه انسان را اين گونه پرورش ميدهد كه كم كردن خواهشهاي نفساني هيچ گاه اركان زندگي را مختل نميكند، روزه به آدمي ميآموزد كه خوردن براي زيستن است نه زندگي كردن براي خوردن، اين فريضه مسلمان را از غرق گرديدن در ماديات و حرص و طمع براي لذتهاي زودگذر و مسابقه براي تن پروري و مصرف زدگي ميرهاند و به او ياد ميدهد به فكر ديگران هم باشد و بر خواهشهاي نفساني مسلط گردد و به قدر نياز از امكاناتي كه در اختيارش است استفاده كند و از اسراف و تبذير بپرهيزد. فرد قانعي كه روزه تحويل جامعه ميدهد اهل سخاوت هم هست و از دنيا وارسته بوده و زاهد است، دست نياز به سوي ديگران دراز نميكند و براي بدست آوردن مايحتاج خود تن به ذلت و خواري نميدهد، با دوري از مصرف بي رويه بر پاي خويش متكي است و اعتماد به نفس را در خود تقويت مينمايد. مسلمانان صدر اسلام با همين روحيه از همه چيز خود در راه خدا گذشتند و حتي در ميادين جنگ به چند دانه خرما قناعت كردند و با تكيه بر معنويت، ايمان و پارسايي، پيروزيهاي شكوهمندي آفريدند، در دفاع مقدس و جنگ تحميلي حزب بعث عليه ايران نيز اين خصال آشكارا مشاهده ميگرديد.
ايثار يا مقدم داشتن ديگران برخود يا راحتي خويش را فداي آسودگي اقشار ديگر نمودن از خصال يك روح خود ساخته ميباشد كه معناي واقعي سعادت دنيا و آخرت را درك كرده است. چنين انسان هايي گوي خوشبختي را در ميدان زندگي ابدي از همگنان ربودهاند چرا كه با رنج خود آرامش ديگران را خواستهاند و وصف اين حالت در اين مقال نميگنجد:
كار پاكان را قياس از خود مگير گرچه باشد در نوشتن شير شير
يكي از عادات نيكويي كه ميتواند ارمغان ماه رمضان باشد وقتشناسي، نظم و انضباط در امور ميباشد. اميرمؤمنان در اولين فراز وصيت خود به فرزندانش ميفرمايد:
«اوصيكما و جميع ولدي و اهلي و من بلغه كتابي بتقوي اللّه و نظم امركم؛(18) شما و تمام فرزندان و بستگانم و هر كس را كه وصيت من به او برسد به تقوا و نظم در كارها سفارش مينمايم.»
اصولاً فرائض اسلامي از قبيل نمازهاي پنجگانه و آداب حج حاوي نظم و انضباط است، ماه مبارك رمضان با رؤيت هلال ماه آغاز و با ديدن هلال ماه شوال پايان ميپذيرد و با توجه به اين كه اين ماه، قمري است طبعاً در فصول چهارگانه سال جاري است، گاه در روزهاي بلند تابستان و در مواقعي در روزهاي كوتاه زمستان قرار ميگيرد، در همه اين شرايط لازم است كه انسان حساب لحظهها و دقيقهها را در شروع سپيده دم و آغاز مغرب در نظر گيرد و روزهدار نميتواند از اين نظام دقيق سرپيچي كند و اين درس جالب به مسلمان ميآموزد كه در برنامه زندگي خود برنامه ريزي داشته باشد و فرصتها را براي خوبيها از دست ندهد.
امانت صفتي است كه فاعلش هرگز از جاده راست منحرف نشده و وظيفه خويش را فداي طمع و شهوت نميسازد، امانت آن قدر اهميت دارد كه خداوند وقتي آن چيزي را كه به عنوان امانت به آسمان، كوهها و زمين عرضه كرد، آنها بر خود لرزيدند ولي انسان آن را پذيرفت.(19)
مردم معمولاً لفظ امين را بر كسي اطلاق ميكنند كه وقتي چيزي را نزدش ميسپارند، بدون تخلف، تخريب و فساد به صاحبش مسترد نمايد اما حقيقت امانت از اين مرحله بسيار بالاتر است حاكمي كه امين باشد مردم آن سرزمين در رفاه و راحتي بسر ميبرند، فرمانده امين، كشور را از شر اجانب و دشمنان داخلي حفظ ميكند، مربيان و معلمان امين نسل خوب و شايسته را پرورش ميدهند. كاسب امين جنس درست به مردم عرضه ميكند. بنابراين تمام طبقات جامعه از بالاترين و پايينترين نقطه نياز به اين صفت دارند. روزه امانتي است كه خداوند به مؤمن تحويل ميدهد تا يك ماه آن را حفظ و از لغزش وسوسه نگاهداري كند و براي پاسباني هيچ ناظري جز تقوا و ترس از خداوند و وجدان در برابرش نيست. آن انسان مسلماني كه پس از تمام شدن ماه رمضان، روزه يك ماهه را كامل و تمام به جاي آورده نه تنها ثابت كرده كه فرد اميني است و خيانت روا نداشته بلكه نشان داده كه در آينده نيز در هر موردي كه محكي پيش آيد امانت دار خواهد بود.
راستي آيا كسي امينتر از روزه دار وجود دارد كه غذاي لذيذ و شربت گوارا در اختيار دارد امّا به آن دست نميزند، قطره ي آبي نمينوشد و لقمه ناني نميخورد و آتش شهوت خود را حتي از راه حلال خاموش نميكند. چنين شخصي با اين اوصاف در دين خود امين است، خواستههاي خود را ترك ميكند، چنين شخصي امانت و درستكاري را در روح و روان خود پرورش ميدهد.
پروردگار متعال مؤمنان و دين باوران را با گرسنگي در روزه ميآزمايد كه آيا پذيراي تحمّل اين سختي در يك فراخوان عبادي هستند يا خير، چه خضوع و خشوعي در روح و جسم و فكر خود نسبت به اين حكم الهي و تكليف شرعي دارند، با اخلاص و از اعماق وجود فرمان حق را پذيرفتهاند يا خير، عبادت مزبور را با شور و شوق و شعور انجام ميدهند يا از اين برنامه اكراه دارند. با گرسنگي حالات عاطفي او تحريك ميگردد و نسبت به گرسنگان جامعه عكس العمل مثبت نشان ميدهد يا خير. در حكمت روزه گفتهاند روزه دار حقيقت گرسنگي را ميچشد آنگاه حرمت نعمتهاي موجود را نگاه ميدارد. رسول اكرم(ص) فرمودهاند: دوست دارم روزي سير باشم تا شكر نعمت بجاي آورم و روزي گرسنه گردم تا قدر نعمت را بدانم.
مرحوم مولي مهدي نراقي در فوايد گرسنگي گفته است: دل را نوراني و روشن ميگرداند و آن را صفا و رقّت ميبخشد، ذهن را پويا مينمايد و آدمي در اين حالت از مناجات و طاعت لذّت ميبرد و از ذكر و عبادت حالت ابتهاج و سرور مييابد. نسبت به بينوايان دل سوزي و رحم ميآورد و گرسنگي روز قيامت را به ياد ميآورد. در وجودش شكسته نفسي و انكسار كه مانع سركشي و غفلت است پديد ميآيد، بر طاعات و عبادات مراقبت افزونتري دارد و شهوت معصيت را كم ميكند، خواب زياد كه موجب تباهي عمر و ماندگي طبع و از دست دادن نماز شب و تهجّد ميباشد، دفع مينمايد، ايثار، صدقه و سخاوت برايش ميسّر ميگردد و بدنش از شر بيماريها مصون و سالمتر خواهد شد.(20)
حضرت رسول اكرم(ص) فرمودهاند: فرزند آدم هيچ ظرفي را پرنكرد كه بدتر از شكم باشد و آدمي را كافي است كه لقمهاي چند كه او را زنده نگاه دارد بخورد و هم ايشان تأكيد كردهاند: دلهاي خود را به بسيار خوردن و آشاميدن نكشيد زيرا دل چون زمين كشاورزي است كه اگر بسيار به آن آب برسد پژمرده ميگردد و باز ميفرمايند: بهترين شما نزد خدا افرادي هستند كه بيشتر گرسنگي و تفكر ميكنند و بدترين شما آنانياند كه زياد ميخورند و ميآشامند و هيچ بنده از خوراكي كه دل او به آن رغبت كرده، نميگذرد مگر اين كه درجهاي در بهشت ميآورد، اسرار ملكوت آسمانها در قلب كسي كه شكمش پرباشد داخل نميشود. امام صادق(ع) فرمودهاند: ضرر هيچ چيز براي دل آدمي بيش از بسيار خوردن نيست چرا كه پرخوردن موجب دو چيز است: قساوت قلب و ديگري هيجان شدت و گرسنگي نان خورش مؤمن و غذاي روح و دل و موجب رحمت بدن است. درباره ترغيب به گرسنگي از رسول خدا(ص) روايت شده است با نفسهاي خود توسط گرسنگي و تشنگي جهاد كنيد چرا كه اجر و ثواب آن مانند كسي است كه در راه خدا جهاد ميكند و عملي نزد خداوند محبوبتر از گرسنگي و تشنگي نميباشد. كم خوردن عبادت است و خداوند به كسي كه خوردن او در دنيا كم باشد مباهات ميكند و به فرشتگان ميفرمايد بنگريد به بنده من كه او را در دنيا مبتلا كردم به غذا و آب و وي آنها را براي جلب رضايت من ترك كرد، شاهد باشيد كه در برابر هر مرتبه كه براي من از خوردن صرف نظر كند درجهاي در بهشت نصيبش ميكنم. نزديكترين مردم در روز قيامت كسي است كه بسيار گرسنگي و تشنگي خورد.(21)
پيشوايان دين در روايات و ادعيه اسلامي ماه رمضان را ماه مواسات ناميدهاند.(22) از نتايج برجسته روزه برانگيختن حس هم دردي نسبت به مستمندان و هم نوعان تنگدست است، آنان كه زندگي آسودهاي دارند و رنج فقر و طعم گرسنگي و ناداري را نچشيدهاند امكان دارد از حال فقيران غافل بمانند، روزه داروي اين غفلت است از سويي به احسان و اطعام و انفاق به محرومان در ماه رمضان سفارش بسياري شده است و از طرفي خود روزه موجب درك بهتر رنج فقيران ميگردد و بدين ترتيب ثروتمند به بينوا نزديك ميشود، احساسات رقّت مييابد و احسان وجود فزوني ميگيرد. مواسات يعني سهيم ساختن افراد هم نوع در رزق و روزي و مسلمانان با تمرين اين فضيلت و تأكيد بر چنين خصلت ارزندهاي جامعه را از شكافها، حقدها و كينهها نجات ميدهند و دركنار هم از نعمتهاي الهي بهره ميگيرند. از امام حسن عسكري(ع) پرسيدند: چرا روزه واجب شده است فرمودند: تا ثروتمند درد گرسنگي را دريابد و به فقير توجه كند.(23) هشام بن حكم از امام صادق(ع) علت روزه را پرسيد، امام فرمود: خداوند روزه را واجب كرد تا غني و فقير با هم مساوي باشند و بدان جهت كه غني رنج گرسنگي را لمس نكرده تا به فقير رحم كند و هر وقت چيزي خواسته قدرت بدست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است كه ميان بندگانش يك نواختي بوجود آورد و مايل بوده ثروتمند طعم گرسنگي را بچشد و اگرجز اين بود، غني بر مستمند و گرسنه ترحّم نميكرد.(24) شهيد سيد محمد باقر صدر ميگويد: روشن است كه احساس شخص ثروتمند به لزوم كمك به فقير و احساس محرومين به اين كه بايد امداد گردند تا بين او و مرفهان فاصله طبقاتي زيادي نباشد و سپس احساس تمامي فرزندان آدم به اين كه بايد شكافهاي طبقاتي برداشته شود و اين احساس عامل كارهاي خير در ماه رمضان خواهد بود به اين ترتيب ميبينيم روزه يكي از عوامل مؤثر در گسترش روح انساني و برقراري اخلاق و عواطف اسلامي در ميان تمام اقشار جامعه است.(25)
از نظر روانشناسي انسان يك غريزه خود دوستي دارد و وجود خويش را بر ديگران ترجيح ميدهد اگر اين ويژگي با اعتدال توأم باشد خوب است اما افراط در آن جزو مفاسد اخلاقي خواهد بود، اما يك اصل مهم در اسلام وجود دارد كه ما بايد طبق آن خوبي ديگران را هم بخواهيم روزه به ما اجازه ميدهد اين ويژگي را احيا كنيم زيرا با امساك از خوراكيها و آشاميدنيها متوجه ميشويم غير از ما، افرادي در جامعه وجود دارند كه از برخي نعمتها و امكانات محرومند، همسايهاي داريم كه براي تأمين معاش خود مشكل دارد وقتي اين حس در جامعه عمومي شد يك اتحاد اخلاقي و انسجام استواري در ميان اقشار گوناگون برقرار ميشود و اصل تعاون و هم بستگي رعايت ميگردد و در نتيجه در اين اجتماع كمتر كسي وجود دارد كه با فقر و بينوايي روبرو باشد بدين طريق روزه يك مساوات برقرار ميسازد، ثروتمند درد گرسنه را ميفهمد و فقير متوجه ميشود افراد غني بر اثر روزهداري سختيهاي او را لمس كردهاند، اين يك حركت اقتصادي صرف نيست بلكه از چنين رهگذري مهرباني، عطوفت و شفقت در جامعه احيا ميگردد و روابط افراد با يك مودّت و نوع دوستي توأم ميگردد.
در اين جامعه فساد و تجاوز به حقوق ديگران كمتر مشاهده ميشود و به دليل توسعه و پيشرفت استقلال به سوي سلامتي و امنيت رواني و اخلاقي گام برميدارد.
امروزه پزشكان عقيده دارند عامل بسياري از بيماريها زياده روي در خوردن غذاهاي گوناگون است چون مواد اضافي جذب بدن نميگردند و به صورت چربيهاي مزاحم يا مواد رسوب كننده در اعضاي انسان يا خون باقي ميمانند و بهترين راه دفع اين مواد زايد امساك و روزه داري است دكتر الكسي سوفرين گفته است روزه داري ميتواند بيماري هايي چون التهاب رودهها، دملها، روماتيسم، نقرس، بيماريهاي پوستي، عوارض كليوي و كبدي را بر طرف كند.
در ماه مبارك رمضان فضولات و مواد مزاحمي كه اطراف بافتهاي بدن را اشغال كردهاند پاكسازي و تصفيه ميشوند يكي از خطرناكترين اينها انباشته شدن چربي در اطراف كبد و جدار رگهاست اين چربيها ميتواند جانشين سلولهاي كبد شوند و باعث تورّم اين عضو حياتي گردند، استمرار اين وضع تشمّع كبدي را بوجود ميآورد كه بر اثر آن اين بزرگترين غده بدن چروكيده و جمع ميشود كه يك فاجعه است و منجر به بيماري كشنده سيروز كبدي ميگردد.(26)
اين چربيها بر اثر رسوب در رگها باعث سختي جدار آنها شده و موجب تنگ شدن آن ميگردد و بيماري تصلب شرايين يا آرتواسكلروز پديد ميآورد و اين وضع اگر در رگهاي تغذيه كننده قلب روي دهد موجب سكته قلبي ميشود، در روزه داري سطح كلسترول بد خون پايين آمده و تا حد زيادي از تخريب عروق جلوگيري ميشود. علاوه بر آن روزه بافتهاي بدن را جوان و با طراوت كرده و قدرت انسان را در برابر بيماريها تقويت ميكند.(27)
در روزهداري به دليل كم شدن فعاليتهاي بدن و امساك از خوردن و آشاميدن مواد زايد و سمي كه در اثر متابوليسم (سوخت و ساز) ايجاد شدهاند، از بدن دفع ميگردند، البته آنان كه ميكوشند در سحر غذاي بيشتري بخورند و جبران غذاي ظهر را بكنند با اين عمل باعث افزايش و زن خود شده و اجازه نميدهند اندامهايشان استراحت لازم را بكند، در افطار هم بايد غذاي مختصري خورد و خوراك اصلي يعني شام را يك ساعت بعد از آن تناول كرد، اين عمل سبب ميگردد به معده فشاري وارد نيايد و از اختلالهاي گوارشي ميكاهد.
روزه در تقويت حافظه دخالت دارد و اين فايده علتي فيزيولوژيك دارد زيرا سلولهاي مغزي بعد از چند ساعت بي غذايي، خوراكي سالم دريافت ميدارند و اكسيژن و قند مورد نياز را از رگهاي پاكتري ميگيرند.
ماه رمضان با برنامه منظمي كه براي ساعت غذا خوردن فرد پيش بيني ميشود، فرصت خوبي براي دستگاه گوارش است تا با اين نظم جديد بتواند دوران استراحت و بازسازي را پشت سر بگذارد و چنان چه روزه داران در ميان افطار و سحري در خوردن افراط نكنند در پايان ماه رمضان بخشي از وزن اضافي خود را از دست ميدهند و بدن در ماههاي آينده با نشاط افزونتري به زندگي ادامه ميدهد و معمولاً بيماري هاي كمي مانع روزه گرفتن ميشود. مصرف انواع شيريني چون زولبيا و باميه در ايام ماه رمضان براي سلامتي مضر است و روزه داران بايد براي تأمين مواد قندي و انرژي از خرما استفاده كنند. مصرف غذاهاي چرب و شيرين موجب ميشود كه آدمي نتواند از مزاياي بسيار اين ماه بهره كافي ببرند.(28) برخي افراد تصور ميكنند چون در طول روز به دليل روزه داري مدتي معده را خالي نگاه داشتهاند، در وعده افطار ميبايستي پرخوري كرده و جبران اين گرسنگي را بنمايند در نتيجه آن چنان پرخوري ميكنند كه دچار اضافه وزن و چاقي و عوارض ناشي از آن ميشوند.
دكتر الكسيس كال مينويسد: در روزه داري ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريك عصبي و بعد ضعفي احساس ميگردد ولي كيفيتهاي پوشيدهاي كه مفيدند و اهميت زيادي دارند به فعاليت ميافتند.قند كبد در خون ميريزد و چربيهايي در زير پوست ذخيره شدهاند و پروتئينهاي عضلات و غدد و سلولهاي كبدي آزاد ميشوند و به مصرف تغذيه بافتها ميرسند و سرانجام تمام اعضاء مواد خاص خود را براي نگهداري تعادل محيط داخلي و قلب قرباني ميكنند و به اين ترتيب روزه تمام بافتهاي بدن را ميشويد و آنها را عوض ميكند. دكتر مارتين آلماني گفته است سموم حاصل از سوخت و ساز مواد غذايي كه از مغز ميگذرند ناراحتيهاي بدني و رواني به بار ميآورند و دكتر گوئل فرانسوي اكثريت بيماريها را بر اثر تخمير غذاها در رودهها دانسته است كه اين عوارض با امساك از خوردن و آشاميدن جبران ميشوند. دكترژان فرموزان روزه را شستشو دهنده احشاي بدن ناميده است و به همين دليل در اواخر ماه رمضان، روزه دار يك احساس سبكي و آرامش ميكند.(29)
30. وسايل الشيعه، كتاب الصوم، ج 70، ص 118.
31. همان.
32. همان.
33. غررالحكم و درر الكلم، ص 203.
34. وسايل الشيعه، ج 70، كتاب الصوم.
35. تذكرة الصوم، مهدي بن محمد باقر الطهراني، ص 12.
36. اشاره به آيه 45 از سوره بقره نك: كافي، كليني، ج 4، ص 66.
37. كافي، ج 4، ص 63.
38. غررالحكم، ص 90.
39. همان، ص 91.
40. پژوهش درباره مقاومت روزه داران، كيهان، 4 آذر 1380، ش 17244.
41. اين ات نقش عبادات، شهيد آيت اللّه سيد محمد باقر صدر، بازنويس آيت اللّه محمد علي تسخيري، ترجمه محمد محمدي اشتهاردي، ص 41 ـ 39.
42. وسايل الشيعه، ج 7، ص 289.
43. همان، ص290.
44. همان، ص 291.
45. همان، ص 295.
46. روزه از نظر دين و طب، نشريه انجمن تبليغات اسلامي، ص 96 ـ 95.
47. نهج البلاغه، نامه 47.
48. سوره احزاب، آيه 71.
49. جامع السعادات، ج 2، ص 14 ـ 13.
50. معراج السعادة، ملااحمد نراقي، ص 235 ـ 234.
51. كافي، ج 4، ص 64، وسايل الشيعه، ج 7، ص 3.
52. وافي، ج 2، كتاب الصيام، ص 6.
53. همان، ص 8.
54. اين است نقش عبادت، ص 37.
55. عملكرد اعضاي بدن، جي. دي. راتكليف، ترجمه و تأليف سياوش سرتپي و افشين شيباني 3،ص 11.
56. روشنگري در پزشكي كهنه و نو، دكتر عباس اديب، فصل دهم و چهاردم.
57. اظهارات دكتر ايرج فاضل و دكتر سيد علي كشاورز، روزنامه اطلاعات، ش 22623.
58. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد، ج سوم، ص 100 ـ 98.